تخت سیاه قلب من پر از نوشته های توست
نیمکت چوبی دلم واسه همیشه جای توست
..
..
..
..
خنده را معنی ز سر مستی نکن ، آنکه می خندد غمش بی انتهاست
..
..
..
..
عادتم داده خیال تو که تنها نشوم
یاد من هم نکنی باز به یادت باشم
..
..
..
..
ای کاش قطره اشکی بودم که بر گونه هایت ، می زیستم تا بدانی چقدر دوستت دارم
..
..
..
..
باهات میام نفس نفس / تو آسمان توی قفس / از اول تا آخرش / دوستت دارم همین و بس
..
..
..
..
کاش واژه ی حقیقت آنقدر با زبان ما صمیمی بود که برای بیان کردن دوستت دارم ، نیاز به قسم خوردن نبود
..
..
..
..
غریبانه در سکوت سهمگین نامت را بر حاشیه ی قلبم حک کردم تا با هر ضربانش بگویم دوستت دارم ، هیچوقت تو و محبتهایت را از یاد نمی برم
محبت به نامرد ، کردم بسی
محبت نشاید به هر نا کسی
تهی دستی و بی کسی درد نیست
که دردی چو دیدار نامرد نیست
..
..
..
..
مرا هرگز نباشد بیمی از مشت
برادر جان مرا نامردمی کشت
فتوت پیشه خندد روی در روی
زند نامرد ناکس خنجر از پشت
..
..
..
..
به نامردی نامردان قسم جانا که نامردی
که نامردان خجل گشتند از بس که تو نامردی
..
..
..
..
قلبت مثل پارکینگیه که هیچ گاه تابلوی ظرفیت تکمیل بر درب آن نصب نمی شود
..
..
..
..
من یه فنجون چای داغ و به تو ترجیح میدم چون اون فقط زبونم میسوزونه و تو دلمو
..
..
..
..
مرا دردی است اندر دل اگر گویم زبان سوزد اگر پنهان کنم ترسم که مغز استخوان سوزد
.. .. .. .. .. .. .. .. .. .. .. ..
.. .. .. .. .. .. .. .. ..
از یه جایی به بعد آدم دیگه دوست نداره همه چی درست بشه ! .. .. .. بسیار تماشایی و آراسته ای / از رونق ماه آسمان کاسته ای .. .. یادم نرود که : من تنها هستم ، اما تنها من نیستم . . . .. .. .. در زندگیم به هیچکس خیانت نکردم جز خودم ! .. .. .. چقدر تلخ شده ای ، این روزها قندهایت را در دل چه کسی آب میکنی ؟ .. .. .. به حساب خیالبافی ام مگذار ، اما ستاره ای دارم در تاریکترین شبها .. .. .. همیشه واسه گلی خاک گلدون باش که اگه به آسمون هم رسید یادش باشه ریشش کجاست ! .. .. .. عجیب است دریا ، همین که غرقش میشوی پس میزند تو را ، مثل تو !
دوست داره همه چی تموم بشه . . .
انگار نه انگار که مارا دیدی / از روی کدام دنده برخاسته ای
وفای به تو خیانت به خودم بود !
فقط خواستم بدانی که میتوان دلخوش کرد به چراغهای کوچک یک هواپیما !